اهمیت درک تفاوت بین تبلیغات و برندینگ

یکی از گپ های متداول حوزه‌ی مارکتینگ درک نکردن تفاوت بین تبلیغات و برندینگ است. در حالی که هر دوی این مفاهیم بخشی از مارکتینگ هستند و با هدف افزایش درآمد انجام می‌شوند، به راه های کاملا متفاوتی انجام می‌پذیرند، و هر کدام از آنها کم و بیش توانایی این را دارند که دیگری را تاثیرگذارتر کنند. بیایید به معانی برندینگ و تبلیغات نگاهی بیندازیم تا ببینم دانستن تفاوت بین آنها چگونه می‌تواند استراتژی مارکتینگ و برند شما را قوی تر کند.

برندینگ

معنای برندینگ بسیار عمیق تر از چیزی است که در اینترنت به عنوان جدیدترین متدهای مارکتینگ می‌خوانیم. بین تبلیغات و برندینگ، برندینگ با شخصیت سر و کار دارد: اینکه شما چه کسی هستید و چه کسب و کاری دارید؟ اسم شما چیست و چرا باید آن را به خاطر بسپاریم؟ شما و برند شما چگونه بر مخاطب تاثیر می‌گذارد؟ پاسخ های این سوالات باید به محصولات و خدمات شما مربوط باشند، ولی نباید تنها به آنها محدود باشند.

برند شما چیزی است که به کسب و کار شما شخصیت می‌بخشد، و یک شخص خیلی بیشتر از یک دستگاه فروش خودکار، یک معامله تجاری یا یک محصول است. یک شخص هویت دارد، و درست مانند یک فرد، برند بیزینس شما باید هویتش را نشان دهد.

بیایید به اصلی ترین فاکتورهای کمکی و راه هایی که می‌تواند هویت برند شما را تعریف کند و آن را  در ذهن مخاطب شما حک کند نگاهی بیندازیم.

اسم و لوگو

اسم و لوگوی شما معمولا اولین چیزی است که افراد می‌بینند، و اساسا به عنوان نمایش بصری نام شما عمل می‌کنند.

اتمسفر

به برند استارباکس فکر کنید، شما را یاد چه چیزی می‌اندازد؟ پنل های چوبی دکوراسیون ، نورپردازی گرم و زرد، صندلی های راحت و بوی خوش قهوه، درست است؟ مک دونالد چطور؟ رنگ های روشن، چراغ های نورانی. به این فکر کنید که می‌خواهید مشتریانتان در مورد دکوراسیون و محیط برند شما چه فکری بکنند و چه تجربه ای داشته باشند.

ارتباط با جامعه

کسب و کار شما و کارمندانش در تایم های خارج از ساعت کاری به چه کارهایی مشغول می‌شوند؟ روی مبل لم می‌دهند و تلویزیون نگاه می‌کنند؟ یا در پناهگاه محله شان کار داوطلبانه انجام می‌دهند؟

نمی‌گوییم که حتما کار داوطلبانه انجام دهید، منظور این است که باید به تصویر شرکت خود ورای قلمروی حرفه ای فکر کنید. آیا کسب و کار شما به هر دلیلی کمک های مالی انجام می‌دهد یا در تلاش های جمع آوری کمک های مالی شرکت می‌کند؟ به مردم اجازه دهید ببینند چه چیزی برای برند شما و کارمندانش مهم است.

تبلیغات

رابطه‌ی مشتری با شرکت شما با برند شما شروع و پایان می‌پذیرد. چیزی که سود دهی بیزینس شما را پایدار نگه می‌دارد فروش است. اما یک مشتری ایده آل برای پشتیبانی از برند شما محصولات تان را خریداری می‌کند و یا از خدمات شما استفاده می‌کند، نه صرفا به این دلیل که آن محصول را نیاز دارد. به همین دلیل مشخص کردن اینکه چه کسی مشتری ایده آل شماست بسیار مهم است.

بین دون مفهوم تبلیغات و برندینگ، تبلیغات به معنای نشان دادن این است که شما از طریق فروش، تبلیغات رادیویی و تلویزیونی و پوسترهای تبلیغاتی چه چیزی برای عرضه کردن دارید.

تبلیغات در واقع خواهان برقراری ارتباط بین مشتری ایده آل و شرکت شما می‌باشد، و تفاوت بین مشتری ای که برند شما را می‌شناسد و کسی که نمی‌شناسد مثل تفاوت بین درخواست از یک دوست یا غریبه برای رفتن به یک کافه و صرف قهوه است. تبلیغات با نشان دادن حسن نیت برند شما که از طریق یک برندینگ صحیح امکان پذیر است، فروش شما را بالا برده و از بابت مالی برای برند سود آور است.

تبلیغات و برندینگ و رابطه آنها با جلب اعتماد

بیایید این موضوع را از طریق لنزهای روابط شخصی نگاه کنیم. در دو سناریوی پایین، تصور کنید برند، شما هستید؛ محصول شما یک فنجان قهوه است و مشتری، دوست شماست.

سناریوی اول: شما با دوست خود تماس می‌گیرید و از او می‌خواهید پیش شما بیاید، چون شما یک فنجان قهوه دارید که قصد دارید آن را به دوست خود بفروشید.

به احتمال خیلی زیاد، دوست شما فکر می‌کند که شما فقط به بستن معامله علاقه مند هستید؛ و شما (برند شما) واقعا به او، احساسات و تجربه اش اهمیتی نمی‌دهید. به این دلیل که شما محصول و سود خود را جلوتر از ارتباط تان با او قرار داده اید. چه چیزی اینجا کم است؟ یک رابطه تجاری واقعی.

سناریوی دوم: شما از دوست خود می‌خواهید پیش شما برود تا با شما یک فنجان قهوه بخورد، به این دلیل که شما می‌خواهید با اون وقت بگذرانید، با او گفتگو داشته باشید و از زمان با هم بودن لذت ببرید. در این مثال، شما در حال ایجاد رابطه ای بین خودتان و احساسی که دوستتان در زمان بودن با شما داشته، هستید، که خیلی مهم تر از خود محصول است، و به این ترتیب شما (برند) را به عنوان فردی قابل اعتماد و اصیل می‌شناسند.

دو ستون مارکتینگ

همانطور که اشاره کردیم تبلیغات و برندینگ می‌توانند به همدیگر کمک کنند تا یک دیگر را تاثیرگذارتر کنند. در صورتی که این دو با قدرت عمل کنند، در نتیجه استراتژی های مارکتینگ بسیار خوب عمل کرده و یک بیزینس می‌تواند با اقتدار ظاهر شود.

درست است که مفاهیم برندینگ و تبلیغات با یکدیگر کاملا تفاوت دارند، اما از طرفی با یک دیگر ارتباطاتی نیز دارند. به طور خلاصه برندینگ به معنای ایجاد تصویر ذهنی از هویت یک برند در ذهن مخاطب می‌باشد.

این هویت شامل ارزش های یک برند و کارمندان آن برند می‌باشد. از طرف دیگر، در این آشفته بازارِ ورود هر روزه ی کسب و کار جدید به بازار، تبلیغات به کمک برندینگ می‌آید. تبلیغات با هدف گرفتن مخاطبان پتانسیل دار، باعث درونی سازی برند در افراد شده و آنها را به مشتریانی ایده آل تبدیل می‌کند.

حال اگر برندینگ ضعیف عمل کرده باشد، به دنبال آن تبلیغات نمی‌تواند کمک زیادی بکند. شاید مشتریانی را برای برند جذب کند ولی آنها مشتریانی ایده آل نیستند. بالعکس، اگر در بحث برندینگ قوی و طبق سناریوی شماره دو عمل کرده باشید، تبلیغات باعث رشد تصاعدی کسب و کار شما خواهد شد.